سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

http://www.tasaavir.com/wp-content/uploads/2011/10/fields_14.jpg

 

بیا این با هم بودن ها را به باد بسپاریم . . .

پر شدیم از خیانت ،

لبریزیم از نفرت !

اما . . .

نمی دانم

چرا هنوز لبهایمان دروغ می گویند . . .

بیا این "دوستت دارم"ها را هم به باد بسپاریم ،

دیگر میان من و تو

"دوستت دارم"واقعی پیدا نمی شود . . .

هر دو غریبه شده ایم ،

با یکدیگر،

با واژه به واژه حرفهای هم غریبه شده ایم . . . !

نگاهمان را دیده ای ؟

یخ زده است،

گاه لبریز می شود از خشم

 و . . .

گاه . . .

لبریز از اشک . . . !

اشک برای همه آن اعتماد ها ،

همه آن خنده هایی که ارزان فروختیمشان . . . !

در امروز خود غرق بودیم،

نه آینده را می دیدیم و نه گذشته را به یاد داشتیم .. . !

چه خوش خیال بودیم که فکر می کردیم،

در آسمان عشق چه عاشقانه بال می زنیم !

غافل بودیم از اینکه آسمان من و تو ،

نه آبی بود و نه ابر داشت . . . !

 

"سارا زیبایی"


نوشته شده در دوشنبه 91/4/26ساعت 8:28 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |


Design By : Pichak