سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

از خاطرات نمی توان فــــــــــــــرار کــــــــــــــــرد . . .

این خاطرات هستند که در یک ثانیه ،

مثل خوره به حانت می افتند ، 

و تا تمام ِ لحظات را به یادت نیاورند ،

تنهایت نمی گذارند !

از هر چه آهنگ که روزی با او گوش می کردی بیــــــزار می شوی،

دیـــــــگر اسمش را هم به زبان نمی آوری . . .

امــــــــــــــــــــــــــــــــا . . .

خاطراتش را نمی توانی پاک کنی !

نمی توانی با به یاد آوردن حرفها و مهربانی هایش اشک به چشم نیاوری !

نمی توانی خود را " ساده لوح " نخوانی و بر خود "لعنت " نفرستی !

گوشه گیر می شوی و تنهـــــا !

حس می کنی دیگــــــــــــران هم حالت را درک نمی کنند !

وجودت پــــــــــــُر می شود از "حس"های " متضاد " !

حس ِ " تنهایی" ، " نفرت " ، " دلتنگی " !

بی قــــــــــراری تمام وجودت را فرا می گیـــــــرد

و تا ریشه ات نفود می کند !!

گــــــاه یک "حرف" ساده مثل " سلام"،

مثل"حالت چطوره؟"

مثل"چه هوای بی نظیری!"

مثل . . .

مثل . . .

یک خاطره "مرده" را برایت "زتده" می کند،

همان هایی که خیال می کردی ،

برای همیشه به " گورشـــــــــــــــان" کـــــــــــردی . . . !

 

 

"سارا زیبایی"


نوشته شده در شنبه 91/11/14ساعت 8:35 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |


Design By : Pichak