سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

« تاثیر فضا »


وقتی می خواهید رمان، داستان کوتاه یا شعری را با فرم خاصی بنویسید، نوشته های زیادی را با همان فرم بخوانید. ببینید آن فرم چه طور پیش می رود. اولین جمله کدام ست؟ چه طور تمام می شود؟ وقتی نوشته های زیادی را با آن فرم می خوانید، آن سبک درون تان جا می افتد بعد وقتی می نشینید چیزی بنویسید، خود به خود در چارچوب و ساختار همان فرم می نویسید. برای مثال اگر شاعرید و می خواهید رمانی بنویسید، باید یاد بگیرید که جمله های کامل بنویسید و ناگهان از یک تصویر به تصویر دیگر جهش نکنید. در خواندن رمان،ذهن شما خود به خود تمام جمله را خلاصه می کند و دست تان که فضاسازی و صحنه آرایی می کند، رنگ رومیزی را می شناسد و می داند نویسنده چه طور شخصیت داستان اش را در اتاق به سمت قهوه جوش روانه می کند.
اگر می خواهید شعر کوتاه بنویسید، باید آن را خلاصه کنید و بعد تمرین کنید. این کار را امتحان کنید : ده شعر کوتاه بنویسید. برای نوشتن هر کدام فقط 3 دقیقه وقت دارید، هر کدام باید 3 خط باشد. چشم تان به هر چه می افتد، همان را برای عنوان شعر انتخاب کنید.برای مثال : لیوان، نمک، آب، بازتاب نور پنجره. 3خط، 3 دقیقه . اولین عنوان لیوان ست. بدون فکرکردن3 خط ماهرانه بنویسید. یک لحظه مکث کنید. یکی دیگر بنویسید. 3 دقیقه، 3 خط. عنوان این یکی نمک ست. همین روش را ادامه دهید تا کوتاه فکر کردن عادت تان شود، تبدیل شود به ساز و کاری در درون تان و بتوانید به کمک آن که حالا فرم مورد نیاز تان ست، به پیش بروید. به وی‍‍‍ژه در یک شعر کوتاه، تمام واژه ها باید طوری به کار روند که مقرون به صرفه باشند و خود عنوان شعر باید بعد دیگری به آن اضافه کند بیش از تکرار واژه ای که تا حالا در بدنه ی شعر استفاده شده است.
تونی رابینز1 می گوید هر وقت می خواهید چیزی یاد بگیرید به سراغ کارشناسان آن رشته که سی سال عمرشان را بر سر آن کار گذاشته اند بروید و از آن ها یاد بگیرید. نظام های فکری و باورهای آن ها، دستور زبان شان را- روش و ترتیب فکری شان- و روان شناسی شان را مطالعه کنید، این که چه طور می ایستند و چه طور نفس می کشند. وقتی کاری را که در آن مهارت و تخصص دارند انجام می دهند، خوب به دهان شان دقت کنید. به عبارت دیگر آن ها را الگوی خود قرار دهید. پس وقتی که می روید تا چوب ها را بشکنید، این دیگر شما نیستید، شما آن کاراته باز کمربند مشکی هستید که الگوی خود قرارش داده بودید و دست هاتان بالای چوب نمی ایستد، در آن فرو می رود.
پس این کار خوبی ست اما خیلی فریب کارانه است. فرم به تنهایی پدید آورنده ی هنر نیست.برای مثال به ما آموخته اند که هایکو یک فرم شعر کوتاه ژاپنی ست. 17 هجا دارد و در 3 خط نوشته می شود.طبق معمول به یک فصل و چیزی از طبیعت اشاره دارد. این شعرهای 3 خطی را به بچه های مدرسه های ابتدایی در سراسر ایالات متحده می آموزند، اما در واقع هیچ کدام هایکو نیستند. اگر بنشینید و مقدار زیادی از اشعار باشو2، شیکی3، ایسا4 و باسون5 چهار نفر از بزرگ ترین استادان هایکو را با ترجمه ی خوب آر.اچ بلیث6 بخوانید، می بینید که در واقع ترجمه های او حتا از شکل ظاهر این شعر 17 هجایی با 5 هجا در خط اول، 7 هجا در خط دوم و 5 هجا در خط سوم هم پیروی نمی کند. زبان ژاپنی تفاوت زیادی با زبان انگلیسی دارد. هر هجا در زبان ژاپنی بار معنایی بیش تری نسبت به زبان انگلیسی حمل می کند پس برای این که بتوانید هایکو را به انگلیسی بنویسید، فقط باید از 3 خط کوتاه استفاده کنید. نگویید خوب یاد گرفتم. ترجمه های بلیث را خواندم. برای ساختن هایکو باید شعر را در سه خط کوتاه بنویسیم. اما تعداد هجاها مهم نیست، می توانیم آن را کم یا زیاد کنیم . بله اما این دیگر هایکو نیست، یک شعر کوتاه است.
اگر تعداد زیادی هایکو بخوانید، می بینید که جهشی در آن اتفاق می افتد، شاعر در یک لحظه ی کوتاه، جهشی بزرگ ایجاد می کند و ذهن خواننده باید آن را بگیرد (درک کند). این کمی از تاثیر فضا در ذهن خواننده به جای می گذارد که هیچ کم تر از لحظه ای نیست که در آن می توان خدا را تجربه کرد و آن وقت که این احساس به شما دست می دهد، معمولن آهی از گلوتان بیرون می آید. سعی کنید این هایکو را بخوانید. وقت بگیرید و بعد از هر کدام مکث کنید:
میان علف ها
گلی می شکفد، سپید
نام اش را کسی نمی داند
( شیکی )

بهار رخت بر می بندد
لرزان میان
علف های مزرعه
( ایسا )


رنگ و بوی گل باقالا
می رسد از دورها
از آن سوی ماه.
(باسون)
صدای قرقاول :
چگونه وداع کردم
با نعش پدر و مادرم
( باشو )

تأثیر فضا آزمون درستی در شعر هایکوست. مهم نیست که چه قدر خوب یاد می گیریم شعرهای3 خطی بنویسیم، تمرین زیادی لازم ست تا آن 3 خط را با تجربه کردن خدا پر کنیم. باشو می گوید: « اگر بتوانید در تمام زندگی تان فقط 5 هایکو بنویسید، شاعر هایکو هستید و اگر 10 هایکو بنویسید، استاد هایکو هستید.
ممکن ست پیش از آن که یک رمان خوب بنویسیم، 3 رمان بنویسیم. پس فرم مهم ست، باید آن را یاد بگیریم اما این را هم باید یادمان باشد که به آن روح بدهیم و زندگی ببخشیم. و این تمرین می خواهد.
1- Tony Robbins
2- Basho
3-Shiki
4- Issa
5- Buson
6- R.H . Blyth


منبع:سایت جن و پری


نوشته شده در شنبه 90/1/6ساعت 10:23 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |


Design By : Pichak