سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































دانلود و نقد کتاب

« جنگ و صلح » در سرزمین رئالیسم

اخیرا
مراسمی در منطقه یاسنایا پولیانای روسیه برگزار شد که هدف آن گرامیداشت
لئو تولستوی نویسنده برجسته و افسانه یی این کشور در نود و دومین سالروز
مرگ وی بود .

مشخصه
متمایز و متفاوت این مراسم با مراسمی ازاین دست این بود که دولت روسیه و
مقامهای ادبی کشور از تمامی اعضای در قید حیات خاندان تولستوی ، شامل نوه
ها و نتیجه ها و حتی نبیره های او دعوت کرده بودند که در منطقه مزبور
گردهم آیند و در بزرگداشت مردی شرکت جویند که عالم نویسندگی روسیه همانند
او را بسیار کم و شاید فقط در قلم و سیمای " داستایفسکی " یافته باشد
نویسنده ای که امروز هم دو کتاب او ، « جنگ و صلح » و « آنا کارنینا » جزو
بیست رمان برتر تاریخ محسوب می شوند و ارج و قربی غیرقابل وصف دارند.

وابستگان و اقوام تولستوی که در این مراسم گرد آمدند ،
حدود 80 نفر از 6 کشور مختلف بودند . آنها ابتدا به مسکو آمدند و سپس به
ملک تاریخی شده تولستوی کوچ کردند. زمانیکه 174 سال از تولد و 140 سال از
ازدواج وی با زن محبوبش سوفیا می گذرد ؛ ازدواجی که این نوه ها و نتیجه ها
همه از ثمره آن محسوب می شوند.

تولستوی که در سال 1828 درمنطقه ( یاسنایا پولیانا
) به دنیا آمد و در سال 1910 نیز در همین منطقه دار فانی را وداع گفت ،
13 فرزند داشت که 9 فرزند وی زنده ماندند و خاندان پرشمار فعلی وی را
بنیان نهادند . خاندانی که اعضای آن در کشورهای سوئد ، آلمان ، بریتانیا ،
فرانسه ، آمریکا ، و ایالات مختلف روسیه اسکان دارند .

بسیاری از « تولستوی » ها ، پس از انقلاب کمونیستی در سال
1917 از روسیه فرار کردند و در کشورهای دیگر ریشه دواندند و در نتیجه
اکنون اصلا روس محسوب نمی شوند و تعداد بسیار قلیلی از آنها با این زبان
آشنایی دارند . اما همه آنها ، مثل تمام مردم روسیه دریک قرن اخیر از
نوشته های بسیار غنی « استاد تولستوی » ، بزرگ خاندانشان تاثیر پذیرفته و
سیراب شده اند و قصه های درخشان او پایه و الهام بخش زندگیشان شده است .


یکی از آنها « تاتیانا تولستوی پائو» زنی 87 ساله
است که در مراسم مورد بحث در یاسنایا پولیانا شرکت داشت . او سوئدی است و
با انگلیسی شکسته – بسته ای می گوید : در باره ی پدر بزرگم ( لئوتولستوی )
با فرزندانم بسیار صحبت کردم و به آنها گفتم که چطور به شکار می رفت وخرس
می کشت . آنها را وادار کرده ام کتاب های وی را بخوانند .

« کاترین » 14 ساله که درلندن زندگی می کند و اصلا و مطلقا
روس نیست ، حتی نمی تواند براساس صورت ظاهر هم نبیره ی تولستوی محسوب شود
، در تضاد با این باورها می گوید : در هر حال من از این که جزو خاندان
نویسنده ی بزرگ هستم ، احساس غرور می کنم و این یک امتیاز بزرگ برای من
است . شاید اگر احترام او نبود ، الان مثل سایر نوجوانهای امروز ، کارهای
بسیار احمقانه تری را انجام داده بودم !

مایکل اون واس 26 ساله که در سوئد یک شرکت توسعه و فروش
اینترنت دارد . می گوید: حتی اگر جزو خاندان تولستوی نبودم ، این مرد را
تحسین می کردم و دوستش می داشتم .

اومی
گوید درباره ی تولستوی چیزهای زیادی نمی دانم وحتی به جای خواندن « جنگ و
صلح » ( که یک کتاب حجیم است ) فقط خلاصه یی از آن را که یک موسسه
انتشاراتی ، دریک مجله ارائه کرده است خوانده ام با این حساب لازم بود به
یاسنایا پولیانا بیایم و اطلاعات بیشتری را درباره ی او کسب کنم .

برخی مقام های روسیه در اواخر دوران حیات تولستوی می گفتند
که او تابع اصول تایید شده اجتماعی و خانوادگی نبوده ؛ و نوشته هایش یک
ضد تبلیغ دراین خصوص بوده است . با این حال امروز در روسیه، تولستوی را
بخاطر نوشته های حقیقی و تاثیر گذارش که از معبر زمان عبور می کند ، ذهن
ها را روشنی می بخشد ونسل ها را به هم پیوند می دهد ، دوست می دارند و به
او ارادتی عمیق دارند واین شامل هر صنف ، هر رده سنی ، حتی کودکان مدرسه
رو نیز می شود . برای همه آنها ، مثل همه دیروزی ها ، تولستوی چیزی فراتر
از یک قصه نویس ، بلکه یک تحلیل گر اجتماعی است وآدم هایش عمری ابدی دارند
.

هرچند در" بازیهای جنگ و نبردهای صلح " ، کشته ها و تلفات زیادی را مثل کاراکتر غریب " آناکارنینا " داده اند .
نوشته شده در دوشنبه 89/6/1ساعت 7:59 عصر توسط سارا نظر تو چیه؟ ( ) |


Design By : Pichak