وبلاگ :
دانلود و نقد كتاب
يادداشت :
خداوند خنده اش را قورت ميداد...
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محسن
و پروانه از گل ترسيد
و خدا اشک ريخت
و فرهاد توبه کرد
و شيرين به تلخي گراييد
چه زيبا بيان کردي دوست من
+
beran
سلام سارا جان خوبي عزيزم؟شعر واقعا زيبايي بود
موفق باشي
پاسخ
سلام عاطفه جونم.مرسي از اينکه به وبلاگم سر زدي عزيزم.
شاد باشي.
+
روي خط آتش
سلام در تحليل نبرد آمريکا وايران با موضوع
امپراتوري آمريکا در سايه رحم ايران
به روز هستيم...منتظر شما هستيم......
يا علي(ع)
http://jamaran110.parsiblog.com
+
روي خط آتش
بزرگوار
سلام ولي نبايد براي خدا وجود مادي مانند خنده قرار داد
پاسخ
سلام دوست عزيز.به وبلاگ من خوش اومديد.
بله حق با شماست اما اين فقط يک دل نوشته و يک شعر هست و در شعر شاعر مجاز هست با کلمات به دلخواه خودش بازي کنه!....زياد سخت نگيريد.
موفق و پيروز باشيد.
