علاقهمندي ها
+
يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133

اودسان
03/10/18

*سحربانو*
بقيه شو شما بگيد........:(
zohoor-e-monji
ياد منم بخير...
کلبه تنهايي*مريم*
ياد منم بخير اي بابا
*سحربانو*
حتي الان خيلي از اين اسم هارو يادم نمياد ديگه :(
+
هرکجا هستم باشم...
آسمان مال من است...
پنجره، فکر، هوا ،عشق، زمين، مال من است....
و تــــو...

2-اشراق
03/7/19

29 فرد دیگر
265 فرد دیگر
5 فرد دیگر
+
دلم ميخواهد زندگي ام را موقت بدهم دست ادم ديگري ، بگويم تو بازي كن تا من برگردم ، نسوزي ها .... !!!!

*ليلا*
99/7/1
5 فرد دیگر
25 فرد دیگر
+
تمام ِ بلوزهايم را
ميشکافم
تا که
بادبادکم
تا شهر ِ تو
برسد...
.
.
.
احسان ِ پرسا

2-رز سفيد
99/6/27
5 فرد دیگر
26 فرد دیگر
+
از تمام ِ دلتنگي ها،
از اشک ها
و شکايت ها
که بگذريم؛
بايد اعتراف کنم
مادر و پدرم که ميخندند،
خوشبختم...
.
.
.
*عکاس: زهرا بانو
مکان: ورودي ِ سالن ِ برج ِ ميلاد ِ تهران*

2-رز سفيد
99/6/27
+
*قبل از هر چيز به دوستاني كه اسم يا لوگوشون بدون هماهنگي قبلي تو اين طنز آورده شده بايد بگم:
كاربر گرامي حتما خيلي با جنبه اي كه سوژه شدي:دي*
و با اجازه ي *مهندس فخري*،سوژه ي اصلي اين قصه ي تصويري
.
يكي بود يكي نبود|غير از خدا هيچكس نبود
يه ظهر ِ داغ و آفتابي|تو اصفِهون ِ مردادي
مهندس فخري كه مي شكوند فندق|پارسي بلاگ رو گذاشت تو صندوق
سوار شد و رفت تخته گاز|ماشين افتاد تو دست انداز
لنگه كفش و...

2-شخصي
98/12/23

*لنگه كفش و سيب و تمساح|همه جا موندن؛ حتي ماه!/*
*مهندس كه مي خورد فندق|رفت و محو شد تو افق/*
*اما حواسش نبود كه كاربرا|وسايلاشون افتاده، مونده جا!/*
*تا اينكه رسيد يه جاي شيك و باكلاس|پذيرايي كردن ازش با كيك و گيلاس/*
*مهندس ديگه تو جيبش نبود فندق|پارسي بلاگ رو درآورد از صندوق/**
*سوار آسانسور شد و زد روي دكمه ي سبز ِ رَنْدوم|پياده شد تو طبقه ي شونصد و بيست و پنجم(1)*
*پارسي بلاگ رو گذاشت روي ميز|توي محل جديد و ترتميز */
*دونه دونه بچه ها رو مي شمرد|تا اينكه يه دونه كاربر كم آورد!*/
*فكر كرد و فكر كرد تا اومد يادش|ممدتقي خوش خواهش و تمساحش!*/
*سريع رفت و نوشت يه اعلاميه|"به يابنده ميديم كلي باميه"*/
*قصه ي ما به سر رسيد|تمساحه به خونش نرسيد*
34 فرد دیگر
84 فرد دیگر
+
*خشکسالي *
که تنها به کمبود آب نمي گويند
من قحطي زده ام
*واژه ها *
در گلويم خشکيده اند:(
---------
آفتابــــ

2-دست خط
98/6/12

4 فرد دیگر
41 فرد دیگر
+
سركار خانم ســــــــــحــــــــر بانو .. . تولــــــدتـــــ را فقط و فقط به خودت تبريك !!و به خانواده ي محترم و دوستان از گل بهترت تسليت عرض ميكنم....خاك هرچي مرده اس بقاي عمر شما . . .دي:. . .(چون گربه دوس داري عكس هاي متنوعي از گربه ها رو برات در نظر گرفتم..تقديم با عشق!!!دي:)

6-
97/10/27
تبسممممممممممممم:دي ممنون براي قسمت اول جمله:دي اما به نظر من برعكسش كن..به خودم تسليت بگو و به بقيه تبريك...:(( :))
ووووووووووووووووووي تبسسسسسسسسممممممممممممممممم چه قيافه شطاني داره اين گربهه..ميپره رووووووووووووووووووووووووم اگه منو ببينه:دي من تقديمش ميكنم به توووووووووووووو
+
پاييزه و پاييزه / برگ درخت مي ريزه/هوا شده کمي سرد/ روي زمين پر از برگ / ابر سياه و سفيد / رو آسمون را پوشيد / دسته دسته کلاغها مي رن به سوي باغها / همه مي گن به يک بار /قار و قار و قار و قار

«امير معظم»
91/6/13
+
بدترين
و خطرناک ترين
واژه ها اين است که بگويي:
**همه اين جورند**
جبهه مقاومت اسلامي
96/10/20
+
ديري است كه از كهكشان چشمت هيچ ستاره اي نچيدم... چه غريب است آسمان بي ستاره !... وچه تاريك ،كوچه هاي دلتنگي ! ... وچه دلتنگ ،لحظه هاي انتظار...!
هما بانو
96/8/19