پيام
+
يک فرشــــــــته داشت مي دويد
توي کوچــــــــه هاي آســــــمان
روي سنگـــــفرش کهکـــــــشان
مي دويد و هرکجا که مي رسيد
با گچ ستاره ها
عکس يک شـــــــهاب مي کشيد
***
مي دويد و خنــــده هاش نور بود
غصــــــه را بلـــــــــــد نبـــــــود
غصــــــه از بهشـــــت دور بــود
مي دويد و بوي رفتنش عجيب بود
رد پايش از شکوفه هاي سيب بود
***

دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/8/22
سارا زيبايي
مي دويد و ناگهان
دامنش به ابرها گرفت و ليز خورد
از کــــــنار خانه خدا چکــــــــــــيد
قطــــره قطــــره روي خاک مــرد
هيچکـــــــس ولـــــــــي نگفت
آن فرشته اي که مي دويد کــــو!
***
جاي او چقدر خالي است
آي اي خدا ؛ تو لا اقل بگو/
عرفان نظر آهاري
asheghe tanha
خيلي خووووووووووووب بود.